ایجاد پنجرههای واحد کسب و کار در استانداریها که از برنامههای در درست اقدام ماست، میتواند موانع جدی بر سر راه توسعه کارآفرینی را از میان بردارد. حمایت از کسب وکارهای ازه تاسیس، تامین مالی برای راه اندازی کسب وکار، فراهم آوردن زمینهها و شرایط پیش برنده و بالاخره موضوع آموزش کارآفرینی در دستور کار دولت دهم است
وزیر کار و امور اجتماعی به تازگی در گفتوگویی، دیدگاههای خود را درباره کارآفرینی مطرح کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از ایسنا، آنچه در پی میآید متن گفتوگوی عبدالرضا شیخالاسلامی با ویژه نامه پنجمین جشنواره کارآفرینان برتر است.
*آقای وزیر! تاکنون تعاریف مختلفی از کارآفرینی مطرح شده است. وزیر کار و امور اجتماعی دولت دهم از کارآفرینی چه تعریفی دارد؟
مقوله کارآفرینی در جهان عمر کوتاهی دارد و سابقه آن به حدود نیم قرن میرسد. هر چند در کشور ما این پدیده جوانتر است، یعنی چیزی حدود 20 سال است که مسوولان و مردم ما با آن آشنا شدهاند.
ـ امروز دولت و مجلس این مقوله را به شکلی جدی و با حساسیت دنبال میکنند، اما متاسفانه مفهوم کارآفرینی در کشور ما گاه دچار آفت تعبیرهای نادرست میشود و واقعیت این است که بسیاری از مردم و حتی مسئولان با مفهوم دقیق واژه کارآفرینی به خوبی آشنا نیستند.
رایجترین اشتباه در تعریف این است که اگر کسی بساط کسب و کاری را پهن کند و خودش و چند نفر دیگر مشغول انجام یک فعالیت اقتصادی و تولیدی شوند، او را کارآفرین میدانند، در حالی که کارشناسان و صاحبنظران به خوبی میدانند که این مفهوم واقعی کارآفرینی نیست.
*اگر بخواهیم تعریف جامع و مانعی از کارآفرینی داشته باشیم باید چه چیزهایی را در نظر داشته باشیم؟
ـ ابتدا باید بگویم که کارآفرینی یک نیاز جدی و بلکه حیاتی برای کشور ماست و در واقع یک راهبرد کلیدی و طلایی برای پیشرفت و تعالی جامعه ما محسوب میشود، بنابراین باید از زیر ساختها آغاز کنیم. ما باید فرهنگ کارآفرینی را در کشور خودمان رواج دهیم و این حقیقت را در نظر داشته باشیم که تبیین مقوله کارآفرینی مقدمه توسعه فرهنگ آن است.
من پیش از این هم گفتهام که در ترجمه اصل این واژه که به زبان فرانسوی است، مسامحهای صورت گرفته و به همین خاطر این واژه، افاده معنا نمیکند. نکته اساسی در برداشت غلط از این برگردان این است که در کشور ما کار به معنای شغل به کار میرود و به همین دلیل هر کسی که ایجاد شغل میکند، کارآفرین نامیده میشود، در حالی که این واژه در فرانسه به معنای تعهد پذیری است. همان طور که ملاحظه میکنید در برگردان این واژه خطایی صورت گرفته که دایره وسیع معنایی آن را از میان برده است. ما باید با درک مفهوم اصلی این واژه و مطابق با مفهوم درست آن، در مسیر توسعه کارآفرینی حرکت کنیم.
*یعنی به جای اشتغال ناپایدار و مقطعی، نوعی اشتغال پایدار را دنبال کنیم؟
ـ همین طور است. ما باید کارآفرینی را محور تمامی فعالیتهای جامعه قرار دهیم و به خاطر همین راه توسعه بلند مدت و پایدار را در مفهوم کارآفرینی جستوجو کنیم.
*این راهبرد مهم باید از سوی بخش خصوصی بیشتر دنبال شود یا پیشگامی دولت نیاز است؟
ـ هر دو!همه آحاد جامعه و تمامی مدیران کشور باید موضوع کارآفرینی را سرلوحه کار خود قرار دهند. البته راه حصول به نتیجه مثبت این است که در ابتدا دولتی کارآفرین داشته باشیم. یعنی باید درابتدا دولت برای خود، شان کارآفرینی قائل باشد و خود را به درستی دولت کارآفرینی بداند و بنامد.
*یعنی در حال حاضر دولت به این باور نرسیده که باید در این مسیر حرکت کند؟
ـ انصاف قضیه این است که دولت هم در خصوص توسعه کارآفرینی فعالیتهای بسیار چشمگیری انجام داده و هم جنس و مشی دولت مبتنی بر کارآفرینی و الزامات و شرایط آن بوده است، اما باید این تلاشها به صورت هدفمند، روشمند، مدون و منظم صورت گیرد و نواقص و حلقههای مفقوده برای نیل به مقصود رفع شود.
*شرایط فعلی کشور آیا بستر لازم کارآفرینی در کشور را فراهم میکند؟
ـ اتفاقا در شرایط فعلی نیاز به کارآفرینی بیشتر احساس میشود. در حال حاضر پیچیدگی مناسبات اجتماعی، تحولات سریع جهانی، ناپایداری اوضاع و شرایط نامطمئن و همچنین چالشهای بزرگی که در عرصههای مختلف جهان وجود دارد و طبعا کشور ما را هم درگیر کرده است، دلیل محکمی است که سریعتر به سمت اهداف بزرگ کارآفرینانه حرکت کنیم.
امروزه دیگر دستورالعملهای تحول در ساختمان وساختار و سازمان و فناوری و نظایر آن در زمره اولویتهای دوم و سوم به شمار میروند و تمامی صاحبنظران در ارائه نظریههای مربوط به توسعه، محور را کارآفرینی قرار میدهند.
آگاهان اقتصادی اعتقاد دارند که کارآفرینی، انقلاب بزرگی در جهان صورت میدهد که ابعاد و آثارش به مراتب از انقلاب صنعتی وسیعتر و عمیق تر خواهد بود.
*از این سخنان چنین بر میآید که مفهوم راستین کارآفرینی با تمام مسائل جامعه در هم تنیده است. حالا اگر موافق باشید کمی درباره نقش کارآفرینی درعرصه کسب و کار و تجارت حرف بزنیم.
ـ این که کارآفرینی در عرصه کار و تولید و تجارت، ظهور بیشتری پیدا کرده، به این دلیل است که عرصه رقابت در فضای اقتصاد، نمایانتر است و به همین خاطر فعالان اقتصادی پیش از دیگران به سراغ آن رفتند و از کلید کارآفرینی برای گشودن درهای بسته مشکلات حوزه فعالیت خود استفاده کردند. یعنی با توجه به شرایط پیچیده اقتصادی ورقابتهای سخت و نفسگیر، کارآفرینی زودتر از حوزههای دیگر به بخش اقتصاد راه یافته است. هر چند همان طور که گفتیم کارآفرینی در عرصههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی میتواند راهگشا باشد.
*آیا سفارش مشخصی در دین اسلام برای عنایت به کارآفرینی وجود دارد؟
ـ مروری به ادبیات دینی نشان میدهد پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار (س) به این مقوله عنایت ویژهای داشتهاند و نگاهی به فعالیتهای کارآفرینانه آن بزرگواران این نکته را به اثبات میرساند.
البته لازم است در این خصوص پژوهشهای جدی انجام شود تا همگان بدانند این بزرگواران چگونه این مفهوم را به صورت بالفعل درآوردهاند در این عرصه چه کارهای ممتازی صورت دادهاند.
نمونه بارز تربیت یافتگان مکتب اهل بیت(ع) درزمانه ما حضرت امام راحل (ره) که به فراست دریافته بودند که اگر قرار است کشور ساخته شود، باید انسان ساخته شود.
حضرت امام (ره) به عنوان معمار بزرگ انقلاب اسلامی به جای ساختن مسجد و مدرسه، نسلی راتربیت کردند که در آن هزاران مسجدساز و مدرسهساز وجود دارند.
البته ما خدمت بزرگ احداث بیمارستان، کتابخانه، مسجد، مدرسه و حوزه علمیه را نفی نمیکنیم، اما وقتی انسان خلاق، نوآور و خطرپذیر میشود، تمامی ابعاد وجود انسانی را به خدمت میگیرد و دست به کارهای سترگ و جاودانه میزند.
همین نگاه حضرت امام خمینی (ره) در حوزههای دیگر نیز کاربردی شد که در طول تاریخ بشریت در نوع خودش بی نظیر بوده است.
* بنابراین کارآفرینی در حوزههای غیر آکادمیک هم نمود عینی کامل پیدا میکند؟
ـ بلی همین گونه است. حضرت امام (ره) هیچ دانشگاهی درس مدیریت نخوانده بودند و هیچ دوره کارآموزی، کارورزی و مهارتآموزی ندیده بودند، اما با آن نگاه بلند و نافذ و با آن عمق بینش دینی و روحیه شجاعت و جسارت برگرفته از فرهنگ دینی و تعالیم الهی به این جایگاه رفیع دست یافتند.
همان امام عزیزی که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را برپا کردند و به آن قوام بخشیدند، جنگ را به خوبی اداره کردند، نهادهای مختلف را متناسب با نیاز زمانه تاسیس کردند.
*کارآفرینی چه اندازه در توسعه عدالت نقش دارد و آیا تمامی شعارهای عدالت محور دولت با کارآفرینی محقق خواهد شد؟
ـ اگر کارآفرینی به شکل واقعی در تمامی بخشهای کشور رشد کند و به یک فرهنگ مبدل شود، آنگاه نابرابریهایی که درمناطق مختلف کشور وجود دارد برطرف میشود و مناطق کم برخوردار میتوانند به سرعت فاصله خود را با سطح متوسط زندگی اجتماعی کم کرده و به نقطه قابل قبولی از زندگی اجتماعی برسند.
البته این امر در گرو عمل تمامی آحاد جامعه به مسئولیتهای اجتماعی خوداست و باید همگان با شناخت صحیح و کامل وظایفشان در حرکت رو به جلوی کشور سهیم شوند و مسوولیتهای اجتماعی خود را به نحو شایستهای انجام دهند.
وقتی هر کس احساس مسوولیت کند، آن وقت این انگیزه به سایر اجزای جامعه نیز تسری مییابد و به یکباره تمامی پیکرده جامعه به حرکت درمیآید و کارآفرینی معنای با شکوهتری پیدا میکند.
حالا باید همین نگاه در متن جامعه و آحاد مسئولان ودولتمردان ما هم نهادینه شود. من تردیدی ندارم اگر نوآوری، تحول، ابتکار و خلاقیت با جسارت و خطرپذیری توام شود و ما موفق شویم راههای میان بر را یبرای رسیدن به مقاصد خود جستوجو کنیم، قطعا مسیر دستیابی به اهداف متعالی انقلاب و نظام وهمچنین ایجاد شرایط بهتر برای سازندگی هموارتر خواهد شد.
*به عبارت دیگر کارآفرینی باید شاه کلید راهبردهای توسعهای کشور در تمامی ابعاد تلقی شود؟
ـ در مرحله حرف، چنین تعبیری دقیق است، اما در مرحله عمل باید به چند نکته اساسی برای پیمودن این مسیر توجه کرد. گام نخست نگرش کارآفرینانه و داشتن مدیریت دراین عرصه است. بهبود کیفیت زندگی ازاثرات مثبت کارآفرینی است و افراد جامعه میتوانند با کشف و خلق فرصتها و ایجاد ارزش و همچنین فرصتسازی مناسب برای خود و اطرافیان و سایر هموطنان، شرایط را برای زندگی بهتر و کیفیت بالاتر رقم بزنند.
*آیا درجامعه ما ظرفیتهای کافی برای توسعه کارآفرینی وجود دارد یا محدود است؟
ـ نکته اصلی این است که که ما باید به ظرفیتهای فعلی توسعه ببخشیم. شما فقط ظرفیتهای اقتصادی را میبینید، اما تولید فقط به حوزه اقتصاد محدود نمیشود. در تولید فکر و اندیشه، کتاب، فیلم، فرهنگ و سایر حوزهها نیز باید این ظرفیتها توسعه یابد.
در این عرصه یک کارآفرین بهتر ازدیگران میتواند باشیوههای خاص خود و به آسانی و سرعت بیشتری نسبت به آنانی که با روشهای سنتی و قدیمی فعالیت می کنند، عمل کند.
*تا اینجا نقش دولت در حد یک حامی و ناظر باقی مانده است. آیا دولت در این زمینه نباید بیش از این نقش کارآفرینی کند؟
ـ ببینید! جدیترین و مهمترین وظیفه دراین فرآیند بر عهده کارآفرینان است، اما دولت نیز وظایف خطیری در زمینه حمایت از کارآفرینان بر عهده دارد که باید به آن عمل کند.
به همین دلیل باید مسئولان کشور در خصوص کارآفرینی آنچنان توجیه شوند که به این مقوله به عنوان محور اصلی فعالیتهای خود نگاه کنند. شناسایی وضعیت وچگونگی توجیه این مسئله یک کار مهم و اساسی است. ما در وزارت کار وامور اجتماعی این تجربه را در کارنامه و این برنامه را در دستور کارخود داریم.
* آیا پرداخت تسهیلات به کارآفرینان، منطق کارآفرینی را به هم نمیریزد؟ یعنی به عبارت دیگر استفاده از کمکهای دولت با مفهوم کارآفرینی منافات ندارد؟
ـ خیر، چون قطعا یک فرد کارآفرین نسبت به سایرین از این تسهیلات به نحو بهتر و شایستهتری استفاده میکند.
* تشکیل جامعه کارآفرینان را در راستای توسعه کارآفرینی چقدر مهم ارزیابی میکنید؟
ـ خود کارآفرینان در بسط فرهنگ و توسعه کارآفرینی بیشترین نقش و وظیفه را دارند. مبادله تجربیات بین کارآفرینان از امور مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
در بحث کارآفرینی ضرورت آموزش همگانی احساس میشود. مشهور است که رشته حقوق در دنیا پولسازترین رشته به حساب میآید، اما در ایران هزاران فارغ التحصیل حقوق نمیتوانند درآمد مناسبی کسب کنند. رسیدن به عمق معنای کارآفرینی در گرو هم اندیشی کارآفرینانی است که برای برون رفت از بحرانهای این چنین راه حلهای مناسبی پیدا میکنند. مثلا چه اشکالی دارد طرحی نظیر طرح پزشک خانواده را در کشور به مرحله اجرا دربیاوریم و حضور مشاوران حقوقی را هم در عرصه خانوادهها نهادینه کنیم؟
الزامی ندارد که فارغ التحصیلان حقوق حتما از فیلترهای سخت و دشوار عبور کنند، پروانه وکالت بگیرند، دفتر تاسیس کنند و هزینههای سنگینی متحمل شوند تا تامین معاش کنند. یک مشاور حقوقی میتواند در خانه بنشیند و با دهها نفر قرارداد مشاوره حقوقی داشته باشد و زندگی خود را از طریق ارائه خدمات و کار مناسب تامین کند.
مثلا ماهانه یک مبلغ مشخصی دریافت کند و متعهد شود مسائل حقوقی افراد و خانوادهها را به عهده بگیرد و پیگیری کند.
* چطور می شود این نگاه را به جوانهایی تزریق کرد که خیلی زود میخواهند منابع مالی خود را تقویت کنند و صبوری آنان در عرصه کسب و کار سودآور اندک است؟
ـ جوانها راههای شبکهسازی را به خوبی آموختهاند. ایجاد شبکههای عرضه خدمات مشاوره کسب وکار، مشاوره فنی، مدیریتی و مشابه آن کار ارزشمندی است که از زیرساختهای مهم کارآفرینی محسوب میشود.
*یعنی به عبارتی مساله مهم خوشهسازی و همان امری که در عرصه اقتصاد تقریبا از آن غفلت شده است؟
ـ شبکههای بین کسب و کارهای مشابه نوعی خوشهسازی به شمار میروند و فرایندهای نظیر برپایی جشنواره کارآفرینان برتر و همایشهای کارآفرینان خوراک چرخش اطلاعاتی این شبکهها را فراهم میکند. البته یادمان باشد که نگاه ما در این حوزه باید کاملا فرابخشی باشد تا کار شبکهای بنیان کارآفرینی را تقویت کرده و جامعه را به سمت توسعه رهنمون کند.
* در پایان مصاحبه اگر در خصوص حمایت از کارآفرینی در حوزه کار و تولید مطالبی باقی مانده در خدمتتان هستیم؟
ـ ایجاد پنجرههای واحد کسب و کار در استانداریها که از برنامههای در درست اقدام ماست، میتواند موانع جدی بر سر راه توسعه کارآفرینی را از میان بردارد. حمایت از کسب وکارهای ازه تاسیس، تامین مالی برای راه اندازی کسب وکار، فراهم آوردن زمینهها و شرایط پیش برنده و بالاخره موضوع آموزش کارآفرینی در دستور کار دولت دهم است. آموزش کارآفرینی هم در حقیقت محور اصلی فعالیتهای عالمانه، کارشناسانه، منطقی و پایدار است که باید جدیتر دنبال شود.