اینروزها صدای خردشدن استخوانهای پوچ تئوریک نظام سرمایه داری زیر پای معترضان به دستاوردهای ظالمانه این نظام پس از دههها حکمرانی بر فضای اقتصاد جهانی و به ارمغان آوردن فقر فزاینده؛ بیعدالتیهای دهشتناک اقتصادی و اجتماعی؛ تکثر ثروت در دست عدهای قلیل و محرومیت اکثریت از حاصل دسترنج خود و نعمتهای خدادادی و مواردی از این قبیل در کشورهای مهد سرمایه داری به گوش جهانیان میرسد.
اینروزها صدای خردشدن استخوانهای پوچ تئوریک نظام سرمایه داری زیر پای معترضان به دستاوردهای ظالمانه این نظام پس از دههها حکمرانی بر فضای اقتصاد جهانی و به ارمغان آوردن فقر فزاینده؛ بیعدالتیهای دهشتناک اقتصادی و اجتماعی؛ تکثر ثروت در دست عدهای قلیل و محرومیت اکثریت از حاصل دسترنج خود و نعمتهای خدادادی و مواردی از این قبیل در کشورهای مهد سرمایه داری به گوش جهانیان میرسد.
جنبش«تسخیر وال استریت» که از خیابانی به همین نام که مهد و نماد اقتصاد سرمایه داری است شروع و صدها شهر امریکا را در برگرفته ونیز در سراسر جهان راهپیماییهایی به نشانه همبستگی با فعالان این جنبش برپا شده است که آخرین نشانههای اعتراض به قوانین و مقررات ظالمانه سرمایه داری است. ضمن اینکه فروپاشی این دکترین اقتصادی از مدتها قبل در کشورهایی نظیر یونان و اسپانیا آغاز شده است.
بی تردید آنچه به عنوان اصول و ارزشهای بخش تعاون در عرصه جهانی مطرح است؛ اصول اقتصاد اخلاقی و انسانی است برای مبارزه با آنچه از آن به عنوان دستاوردهای شوم نظام اقتصادی سرمایه داری یاد شد. تاریخچه نهضت تعاون به خوبی روشنگر آن است که این نهضت دقیقاً به موازات رشد انقلاب صنعتی شکل گرفت و در واقع عکسالعملی بود به عوارض منفی سرمایهداری صنعتی که ثروت جامعه را عملاً در دست قشر خاص و محدودی قرار میداد و موجب شکلگیری طبقات اجتماعی بود که مبنای آن ثروت و درآمد بود و در عین حال قشر عظیمی از مردم تنها از درآمدهای اندکی بهرهمند میشدند. در نقش ویژه تعاون در توزیع عادلانه درآمدها و ثروتها و تحقق عدالت اجتماعی سخن بسیار گفته شدهاست. شاید این وجه از ویژگی نهضت تعاون بیشترین وجهی باشد که به آن پرداخته شده است. ایجاد فرصت برای طیف وسیعی از افراد با درآمد کم و متوسط و بهرهوری آنها از فعالیت اقتصادی و افزایش سهم آنها در تولید ملی از کارکردهای مهم تعاون است. جواهر لعل نهرو زمانی گفته بود که «ایده تعاون بسیار فراتر از آن است که صرفاً راه انجام دادن یک کار اقتصادی کارآمد را نشان دهد، تعاون یک عمل اقتصادی است، تعاون یک عمل منصفانه است، مساوات میآورد و از رشد نابرابریها جلوگیری میکند.»صحت این سخن امروزه در بسیاری از مناطقی که تعاونیها سامان گرفتهاند، اثبات شده است و در آن مناطق از فقر و محرومیت بطور محسوسی کاسته شده است. این تأثیر در بسط عدالت اجتماعی و اقتصادی به حدی است که افراد برجستهای چون آمارتیا سن شرکتهای تعاونی را عامل بسیار کارسازی در مبارزه با فقر تلقی میکند.
مبارزه تعاونی با بیعدالتی در نظر بعضی اندیشمندان اقتصادی چنان حیاتی است که برخی همچون گونارد میردال یکی از دلایل شکست تعاونی را دوری از خط مقدم حمله به نابرابری موجود در جامعه میدانند.
تعاونیها از طریق انباشت سرمایههای کوچک و غالباً پراکنده افراد اقدام به فعالیتهای اقتصادی میکنند و با افزایش سهم اقشار کم درآمد در تولید جامعه، توزیع مناسب درآمد را پدید میآورند و نابرابری اجتماعی را کاهش میدهند. این مهم اینگونه بهدست میآید که تعاونیها معمولاً با تعداد افراد بیشتری تشکیل میشوند و سهامداران از حد معینی نمیتوانند سهام بیشتر داشته باشند و از آنجا که سهام به عنوان دارایی افراد شناخته میشود، لذا میتوان به توزیع مناسبتر داراییها در این رویکرد امیدوار بود. اعضای تعاونیها از طریق حضور در عرصه فعالیتهای اقتصادی با مناسبات دنیای کسب و کار، منابع مالی و نحوه تعامل با سایر فعالان اقتصادی، مسائل و تجربیات زیادی میآموزند که موجبات رشد و ارتقای قابلیتهای فردی آنها را فراهم میآورد.
رویکرد تعاون در واقع فرصتهای جدیدی را پیشروی افراد قرار میدهد و از طریق برابرتر کردن فرصتها مبارزهای ریشهای با فقر و نابرابری را پیش میگیرد.
ریشه انسانی و اجتماعی تشکلهای تعاونی در کنار اهداف اقتصادی و مادی سبب میشود که تعاونیها انسان را در مرکز فعالیت و هدف خود قرار دهند.
بر همین اساس کارشناسان و صاحبنظران بین المللی روز به روز بر اهمیت و توانایی تأثیر گذاری بخش تعاون بر رفع مسائل و مشکلات مبتلابه جوامع بشری امروز صحه گذاشته و همین امر سازمان ملل متحد را بر آن داشته تا سال 2012 را به عنوان سال بین المللی تعاون نامگذاری کرده و توجه دولتهای عضو را بیشاز پیش به اهمیت بخش تعاون واقف نماید چرا که نهضت تعاون از حیث نظری رویکردی انسانی و اخلاقی در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بوده و راهکارهای نوینی را برای پرهیز از نارساییهای نظام لیبرالیسم اقتصادی مبتنی بر بازار و بحثهای نظری فراوان در خصوص عدم توانایی این نظام و سیستم قیمتها در تخصیص بهینه منابع حداقل در حوزههای خاصی از اقتصاد و اجتماع ارائه میکند. از حیث تجربی نیز موارد عملی شکست نظام بازار همچون عدم تولید کالاهای عمومی، وجود بازارهای غیررقابتی و توزیع نامطلوب درآمد و بهدنبال آن گسترش فقر، پیشزمینه شکلگیری اندیشه تعاون در نظامهای سرمایهداری بوده است.
این ویژگیها تعاون را تا حد یک رویکرد توسعه یا حداقل عامل تحقق فرآیند دوستانه از توسعه ارتقا میدهد و میتوان جایگاهی بارز برای نهضت تعاون در ادبیات نوین توسعه، قائل شد. ادبیات نوینی که توسعه را به تحقق خشک و یکجانبه رشد درآمد ملی محدود نمیکند و آن را تنها در صورت وجود فرآیندی عادلانه تحقق یافته میداند.
ذکر این نکته ضروری است که برخی در اشتباهی فاحش خاستگاه نظام اقتصاد تعاونی را اندیشههای باطل سوسیالیسم و کمونیسم میدانند. در حالی که اتفاقاً نظام اقتصاد تعاونی خود در تقابل با اندیشه سوسیالیسم وکمونیزم پا به عرصه گذاشت. بررسی پیشینه نظام سوسیالیسم بیانگر آن است که این نظام عکسالعملی تند و خشن به نظام بازار بود، به گونهای که تمام ارزشهای آن را زیر سؤال برد و در جهت عکس آن حرکت کرد. این رویکرد بطور کلی نفع شخصی، مالکیت خصوصی و اصل رقابت را برنتابید و با شعار حذف مالکیت خصوصی به میدان آمد. استقرار یک نظام جامع مبتنی بر برنامهریزی متمرکز و تصمیمگیری برای تمام برنامههای تولید و توزیع و مصرف و تخصیص دستوری منابع از لوازم بلاتردید چنین تفکری بود. اما کشتن انگیزههای فردی و عدم درک ارزشهای رقابت از یکسو و ناکارآمدی نظامهای متمرکز به دلایل متعددی که در حوصله این گفتار نیست نهضت سوسیالیسم و نظامهای شکل گرفته مبتنیبر آن را با چالشهای جدی و اساسی روبهرو کرد؛ چالشهایی که نهایتاً در یک رویارویی تاریخی با نظامهای لیبرال دموکراسی منجر به فروپاشی و بلکه از هم پاشیدگی آنها گردید.
بنابراین نهضت تعاون از این بابت درست نقطه مقابل سوسیالیسم و کمونیسم است. این نهضت بر خلاف نهضت سوسیالیسم بیش از آنکه به نظام بازار و اصل رقابت انتقاد کند، فردگرایی را هدف حملات خود قرارداد و با طرح اصولی خاص مبتنی بر همکاری افراد و گروههایی در جامعه در واقع پاسخ یا عکسالعملی به نارساییهای نظام بازار است. این نهضت ضمن درک ارزشهای نظام بازار و اصل رقابت حفظ منابع فردی را در قالب جمعی از افراد که دارای اهداف مشترک هستند، عملی میداند.
بخش تعاون میتواند در حوزه اقتصادی با هدف و انگیزه ایجاد منفعت در یک فضای رقابتی مبتنی بر نظام بازار حرکت کند و فرآیند دوستانهای از توسعه مبتنی بر عدالت اجتماعی را همراه با مشارکت مردمی که از لوازم توسعه است رقم بزند. توسعه اقتصادی مبتنی بر توسعه تعاونیها رویکردی است که ضمن پرهیز از کاستیهای نظام بازار و ضرورت کمتر هزینههای فزاینده تأمین اجتماعی میتواند تأمین کننده سرمایه انسانی، فیزیکی و اجتماعی در فرآیند توسعه باشد. این امر زمانی میسر است که جایگاه واقعی این بخش در اقتصاد ملی و برنامههای توسعه کشور تبیین شده و الزامات و اقدامات لازم برای توسعه آن در نظر گرفته شود.
خوشبختانه نهضت تعاون در ایران بهدلیل تقارن اصول و ارزشهای ماهوی آن با اصول و ارزشهای انقلاب شکوهمند اسلامی همواره از جایگاه رفیعی در اندیشه و گفتار بزرگان نظام بویژه مقام معظم رهبری و شهید دکتر آیتالله بهشتی برخوردار بوده و در اسناد فرادستی نظام از جمله قانون اساسی و سیاستهای ابلاغی اصل 44 و برنامههای پنجساله چهارم و پنجم به تفصیل مورد توجه و تبیین قرار گرفته است.توجه به بخش تعاون در جمهوری اسلامی ایران باعث شده که امروز کشور عزیزمان بهعنوان یکی از کشورهای پیشرو در بخش تعاون مطرح باشد و امید است که انشاءالله با حضور حداکثری تشکلها و اتحادیه و اتاقهای تعاون در برنامههای در نظر گرفته شده برای بزرگداشت سال بینالمللی تعاون فرصت مناسبی برای ارائه توانمندیهای بخش تعاون جمهوری اسلامی به جهانیان ایجاد شود.
معاون امور تعاون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی