سیل ها و ویرانی های اخیر ایران، دل همه ایرانیان را به درد آورد و هر چند در کنار همه مصیبت و رنجی که عزیزانمان در مناطق سیل زده متحمل شدند، اما صحنه هایی از وفاداری، ایثار، همبستگی و شجاعت را نیز بار دیگر ایرانیان در جای جای میهن اسلامی و ایرانیان خارج از کشور آفریدند، آنجا که جوانانی برای دفاع از حریم شهرشان در میان آب و گل در پشت دیوارهایی نه چندان محکم سینه به سینه ایستادند، گروهی که اسکان رایگان و تعمیرات صلواتی تدارک دیدند، سپاه و بسیج و ارتشی که قد خم کردند تا نردبانی شوند برای بالا رفتن پیرمردی، یا دوشی باشند برای عبور از سیلاب مردافکنی و در جایی دیگر، جانبازی، پای قطع شده از یادگاران دوران دفاع مقدس خود را در گل و لای خانه ای جای می گذارد به یاد پاهایی که جا ماند، حضور نیروهای مردمی برخی از کشورهای منطقه برای کمک به سیل زدگان به نشانه قدردانی که در مصیبت های آنان، ملت ایران در کنارشان ایستادگی کردند و هزاران هزاران صحنه غرور آفرین دیگر و در کنار همه این ها تلاش جدی دولت و دولتمردان برای انسجام بخشی، ارائه خدمات بهتر به مردم مصیبت زده از سوی تمامی بخش ها، حضور در صحنه، پیشگیری و ... که قابل تقدیر و تشکر است.
همه و همه این همراهی ها از یک سو همچون همیشه نشانه ای از نگاه دینی، فرهنگ عالی، نوع دوستی و عشق و فداکاری ایرانیان داشته و دارد و در سوی دیگر هم رنج، محنت و مصیبتی که تعداد زیادی از هموطنان گرفتار در سیلاب با آن دست به گریبان هستند.
اما در روی دیگر این حادثه ابعاد مختلف و متعدد بر جای مانده ای وجود دارد که باید با اهتمام و جدیت مورد توجه قرار گیرد که در این مختصر به نمونه ای از آن خواهم پرداخت.
البته نه به عنوان یک نقطه ضعف بلکه به عنوان یک ویژگی فرهنگی باید گفت که اصولا ایرانیان مردمی احساسی هستند و تا اینجای موضوع شاید خیلی نگران کننده نباشد بلکه بسیار خوب هم هست، اما اگر این احساس برای شرایط خاص و تصمیم گیری های کلان بخواهد مورد استفاده قرار گیرد می تواند موجب بروز خسارات، ایجاد آسیب که کمترین آن موازی کاری و چند باره کاری است گردیده و این می شود همان نقطه ضعف و نگرانی.
بی تردید کمک به سیل زدگان، ترمیم آلام، اندوه و رنج فراوان آنان، رسیدگی به مشکلات و کمبودها، تامین فوری ملزومات و نیازمندی ها، حتی توجه به نکات روحی و عاطفی و ... از جمله موضوعاتی است که باید به سرعت، دقت و به عنوان مسکن ها و اقدامات اولیه و کوتاه مدت به آنان توجه گردد اما باید به خاطر داشت زمین هایی که به گل نشسته، خانه هایی که بر آب رفته، مزارعی که تخریب شده، راه هایی که شکسته شده، مشاغلی که نابود گردیده و هزاران بلا و گرفتاری دیگر، همه و همه نیازمند ساختنی دوباره آن هم محکم، مقاوم و زیباست تا بار دیگر در آنان زندگی جریان یابد.
البته به نظر می رسد تا این قسمت ماجرا تفاهم و تایید لازم وجود داشته باشد اما مشکل از جایی شروع می شود که در مسیر احساسی رفتار کردن و احساسی تصمیم گرفتن برای دورنمای ماجرا، در اخبار و رسانه ها سخن از ساخت و ساز و تلاش نهادها و ارگان های متنوع و متعدد به میان می آید و در این بین مانند زلزله کرمانشاه حتی افراد مشهور، سلبریتی ها و افراد صاحب نام هم وارد میدان می شوند و هر کدام می خواهند تعدادی خانه، مدرسه، راه، پل و ... را در جایی بسازند و بگذریم که در این میان هم البته شنیده می شود پل فلان شهر که مثلا ۱۰۰ سال قبل ساخته شده در برابر سیلاب مقاومت کرده و پلی که چندی قبل به بهره برداری رسیده با امکانات روز، فرو ریخته است.
البته ناگفته نماند که همه این همراهی ها، دلسوزی ها و دغدغه ها قابل تقدیر و نشانه روح بلند، نگاه انسانی و متعالی همه این عزیزان و دست اندرکاران دارد، اما تا در بستر مناسب و با برنامه ریزی دقیق و اقدام بر اساس همه جوانب و ابعاد موضوع صورت نگیرد، باز می تواند در آینده بر مشکلات امروز بیفزاید.
اگر در دوران مختلف آنچه می ساختیم و می سازیم را با دقت، صرف هزینه هایی مناسب تر، قوت و قدرت بیشتر تدارک می دیدم شاید بسیاری از صدماتی که در سال های اخیر از حوادث سیل، زلزله، فرو نشست زمین، باد، بوران و... متحمل شده ایم به مراتب کمتر از این میزان بود و حالا باید به جای آن صرفه جویی در خوش بینانه ترین حالت، هزینه هایی به مراتب سنگین تر را برای بازسازی و آماده سازی دوباره شاهد باشیم.
خوزستان مظلوم اما مقاوم در سیلاب مهیب جنگ، سال های سال ساخته شد هر چند که حتی تا قبل از سیل با آنچه باید می بود فاصله فراوان داشت و امروز تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
بار دیگر باید بسازیم خوزستان، پلدختر، معمولان و همه ایران را با اتحاد و همدلی که همواره در میان ایرانیان بوده و خواهد بود، اما این بار با دقت بیشتر، محکم تر، استوارتر و زیباتر.
شاید بد نباشد نمونه ای را هم ذکر کرد در قاره خودمان، در شرق آسیا، همان جا که آفتاب زودتر از همه جا در آن طلوع می کند، سرزمین آفتاب، ژاپن.
این کشور در طول دهه های گذشته، از جنگ جهانی دوم، تا زلزله، از سیل تا سونامی ، از حمله و جنگ تا بمباران های متعدد هوائی و ده ها مصیبت و گرفتاری دیگر، جای جای سرزمینش بارها و بارها تخریب کامل شده است و نه یک بار و دو بار که ده بار.
شاید تنها بمب های اتمی هیروشیما و ناکازاکی را بسیاری شنیده باشند که همه شهر به تلی از خاک مبدل شد و در هیروشیما تنها یک ساختمان پا برجا مانده بود هر چند آن یکی هم در آتش سوخت، اما با نگاه کوتاهی به تاریخ می توان مشاهده کرد در حمله به شهرهای مختلف ژاپن (حدود 67 شهر) و از همه مهم تر توکیو که بیش از 106 بار حمله هوایی با بمب افکن های امریکایی با حدود 500 بمب افکن که از بمب های آتش زا هم استفاده می کردند، این شهر را به طور وسیع ویران کرد و کشته های فراوانی را بر جای گذارد و بیش از 290 هزار خانه را تخریب کرد و این ویرانی ها چیزی کمتر از بمب اتم نداشت، اما ژاپنی ها با برنامه ریزی دقیق، انسجام و تمرکز در تصمیم گیری، پشتکار، نظم، اقدام جمعی با فرماندهی مشترک و ... باز از میان ویرانه ها، شهرهایی محکم تر، مقاوم تر و زیباتر را ایجاد نمودند.
زلزله، سونامی و سیل سال ۲۰۱۱ فوکوشیشما که کار را حتی به تاسیسات هسته ای کشاند و شهرها و روستاهای دیگر در جای جای ژاپن که هر بار تخریب شد و بار دیگر بهتر از گذشته ساخته شد و بر خلاف تصور بسیاری از افراد، بسیاری از این بازسازی ها با دست خالی اما همت، پشتکار، برنامه ریزی و دقت به شکلی بهتر دنبال گردید.
هیروشیما و ناکازاکی در طول حدود 20 سال ساخته شد و تبدیل به یکی از بهترین شهرهای ژاپن شدند چرا که ناخواسته تخریب شدند اما خواسته آباد گردیدند. هم تصویر شهر بمباران شده را می توان دید و هم دوران آبادانی و ساخته شدن آن را.
امروز ناخواسته بخش هایی از سرزمین عزیزمان دچار درد و رنج گردیده و تخریب شده، اما با اراده و بر اساس خواسته باید آباد گردد، آنچه باید برای دوران گذار و تسکین موقت انجام شود هم انکارناپذیر است اما همت عالی نیاز است تا بازسازی دقیق، محکم، زیبا با مدیریت متمرکز و مهم تر از همه تصمیم گیری همراه با برنامه ریزی و لحاظ همه ضرورت های شهری آغاز گردد و از نگاه مقطعی، احساسی و موضع گیری و اقدام شخصی افراد کاست تا این خساراتی که بر اساس برخی برآوردهای اولیه تا 35 هزار میلیارد تومان برآورد شده است و نیازمند تامین چنین بودجه ای در کشور هست با همراهی و همکاری همه دلسوزان و ایرانیان شریف در سراسر جهان تامین و در مسیری درست و دقیق صرف گردد.
بخش های عمده ای از ایران همواره در معرض حوادث و بلایای طبیعی قرار دارد و باید برای بلند مدت برنامه ریزی و تدبیر کرد تا پل و راهی که بار دیگر می سازیم بتواند برای سالیان طولانی مقاومت نماید و تدابیر خواسته و لازم را در این میدان ناخواسته به کار بندیم.
۱۴ هزار کیلومتر راه خوزستان، خانه و مدرسه پلدختر، صدها هکتار زمین بر گل نشسته لرستان، گیلان و مازندران، همه داشته های مردم معمولان و ... باید به بهترین شکل دوباره ساخته و آماده گردد و البته نمی توان بارها و بارها ساخت و باید به دقت و مقاوم شهرهایی به مراتب بهتر از گذشته را ایجاد نمود.
مردم همت عالی کردند، آسیب دیدگان صبوری، دولت و مسئولان بخش های مختلف که تا امروز بسیار در مسیر خدمت رسانی تلاش کردند بازهم اهتمام و برنامه ریزی کنند تا با به کارگیری متخصصان دلسوز و خبره، برنامه ای ماندگار را برای ساختن شهرهایی آبادتر از گذشته مدون و اجرایی نمایند تا از اقدامات نه چندان ماندگار در این موضوع مهم نیز جلوگیری گردد.