در پی نامگذاری سال 1401 از سوی مقام معظم رهبری به نام «تولید دانش بنیان، اشتغالآفرین»، مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری نشست «بررسی راهبردهای تحقق تولید دانش بنیان، اشتغالآفرین» را با حضور اساتید دانشگاه، کارشناسان حوزه سیاستگذاری و مدیریت فناوری و مسئولان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و صندوق نوآوری و شکوفایی برگزار کرد.
به گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، در ابتدای این نشست دکتر محمدصادق خیاطیان، رئیس این مرکز ضمن خیرمقدم به میهمانان جلسه اظهار کرد: با تعیین شعار «تولید دانش بنیان، اشتغالآفرین» از سوی مقام معظم رهبری یک فرصت استثنایی در اختیار فعالان این حوزه قرار گرفته تا بتوانند با ارائه یک برنامه منسجم و هماهنگ، این شعار را محقق سازند.
خیاطیان با بیان اینکه حاضران جلسه همگی از استادان حوزه سیاستگذاری و مدیریت فناوری و آشنا به اکوسیستم دانشبنیان هستند، خاطرنشان کرد: هدف از برگزاری این نشست بهرهمندی از نظرات و پیشنهادات کارشناسان و متخصصان این حوزه است تا بتوان به راهبردهای عملی برای پیگیری موضوع در دولت دست یابیم و زمینههای تحقق آن را فراهم کنیم.
رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری ادامه داد: شرکتهای دانشبنیان و فعالان این اکوسیستم طی ده سال اخیر با فراز و نشیبهای زیادی روبرو بودهاند؛ در برهههایی هم جهشهای خوبی صورت گرفته است و امروز دیگر کسی نیست که بگوید اقتصاد دانش بنیان یک موضوع دسته چندم است و همگان به اهمیت آن پی بردهاند.
دکتر خیاطیان نهادینهسازی مقوله دانشبنیان بدور از شعارزدگی را اولویت فعلی کشور خواند و گفت: مرکز بررسیهای استراتژیک تلاش میکند تا ضمن انعکاس ماحصل نتایج چنین جلسات به شخص رئیس جمهور، زمینه ورود دستگاههای اجرایی به موضوع دانش بنیان را فراهم کند.

نقطهنظرات کارشناسان و صاحبنظران حوزه دانش بنیان
در ادامه حاضران در جلسه ضمن بیان نظرات خود، توصیهها و پیشنهاداتی را مطرح کردند که در ادامه به اهم آنها اشاره میشود:
* اقتصاد دانش بنیان دارای دو مولفه اصلی «شرکت» و «نیروی انسانی» است. باید تلاش کرد تا توان شرکتهای دانش بنیان به نحوی تجمیع شود تا برای آینده بتوانند در زنجیره اقتصاد جهانی نقش مؤثری ایفا کنند و برندهای بینالمللی از میان آنها ایجاد شود. در عین حال باید دست مدیران دولتی در استفاده از توانایی شرکتهای دانش بنیان را باز گذاشت؛ در حقیقت باید مانعزدایی را از مدیرانمان شروع کنیم.
معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هم باید به سمت تجمیع شرکتها و شکل دادن شرکتهای بزرگ حرکت کند. در حال حاضر مساله اساسی شرکتهای ما کمبود نیروی متخصص است. کلید نگه داشتن این نیروی متخصص، ایجاد امید در میان آنها است. اگر این نیروی انسانی ناامید شود نمیتوان انتظار تحقق اقتصاد دانش بنیان را داشت.
* رفتن به سمت اقتصاد دانشبنیان به معنای آن است که آنقدر فعالیت اقتصادی دانشبنیان جذاب و پرمنفعت باشد که اشخاص به جای تصمیم به خرید دلار و سپردهگذاری برای کسب سود بیشتر، منابع مالیشان را به سمت این فعالیتها سوق دهند. دولت هم قبل از اینکه به دنبال تحقق اقتصاد دانشبنیان باشد، باید در بستر اقتصاد، زمینهای را فراهم کند تا ضمن رونق فعالیتهای اقتصادی امکان بهرهمندی از توان شرکتهای دانش بنیان هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی فراهم آید. آنچه دولت باید در حال حاضر به آن اهتمام داشته باشد اول تدوین سیاستهای صنعتی و تعیین اولویتها و دوم ملاحظه این رویه در تدوین برنامه هفتم توسعه است. از سوی دیگر مسائلی مانند گمرک، مالیات، تسهیلات نظام بانکی و نظایر آن مقولاتی هستند که برای شرکتها و فعالان حوزه دانش بنیان بسیار حائز اهمیت است و میطلبد تا دولت زمینه کمک به این حوزه را مهیا سازد.
* مشکل ما در کشور، شرکتهای بزرگ دولتی هستند که اگرچه غالباً صاحبان تکنولوژی موجود هستند اما متاسفانه بسیاری از آنها دانش بنیان نیستند و به سمت این عرصه حرکت نمیکنند. از سوی دیگر، اینقدر قوانین دست و پاگیر به خصوص در زمینه فعالیتهای اقتصادی و کسب مجوزها وجود دارد و فعالان اقتصادی را آنچنان به خود مشغول ساخته است که دیگر فرصت استفاده از شرکتهای دانش بنیان یا محصولات دانش بنیان را پیدا نمیکنند.
* امروز تمام هموغم دولت باید این مسئله باشد که شرکتهای دانش بنیان بتوانند چه در حال حاضر که تحت تحریمهای بینالملی هستیم و چه پس از رفع تحریمها، در زنجیره تامین جهانی قرار بگیرند و ایفای نقش کنند.
* فضایی که در حال حاضر در کشور شکل گرفته میتواند بستر جا انداختن گفتمان اقتصاد درونزا و مقاومتی را در حوزه اقتصاد فراهم کند.
* در راس نخبگان و خبرگان کشورمان باید اندیشه دانشبنیانی نهادینه شود تا متعاقب آن رفتار و کنش متناسبی را در بطن فعالیتهای اقتصادی مشاهده کرد. زمان به سرعت در حال گذر است. ضروری است یک جریان گفتمان خبرگانی در حوزه دانشبنیان شکل بگیرد تا بتوان به یک استنباط مشترک از این موضوع دست یافت تا پس از آن انتظار رفتار متناسب با آن و ایجاد اشتغال متناسب در جامعه شکل بگیرد.
* ارزشگذاری شرکتهای دانش بنیان هنگام ادغام یا همکاری با شرکتهای بزرگ بسیار حائز اهمیت است که باید مورد توجه قرار گیرد.
* دولت باید ضمن یکپارچهسازی سیاستگذاری خود در حوزه علم و فناوری، طرحهای کلانی را که در گذشته نهچندان دور مطرح بوده است را بازتعریف و اجرایی کند. دانشگاهها هم که موتور محرک علم و فناوری در کشور هستند با فعالیتهایشان میتوانند بستر فعالیت دانش بنیانها را فراهم کنند. ما باید برای دستیابی به فناوریهای بزرگ، به شکل ماموریتگرا عمل کنیم.
* جدی گرفتن موضوع بینالمللی شدن شرکتهای دانش بنیان از جمله اقداماتی است که دولت باید به آن اهتمام ویژهای داشته باشد.
* آنچه در شعار امسال به صورت مستقیم به آن اشاره شده بحث تولید است. در حقیقت تمرکز شعار امسال را باید ایجاد «اشتغال» از مسیر شرکتهای دانش بنیان در کشور دانست، لذا دولت باید هدفگذاری خود را بر مبنای تولید دانش بنیان با تاکید بر اشتغالآفرینی قرار دهد. هماکنون بیشترین سهم بیکاران در کشور را متخصصان و تحصیلکردگانی تشکیل میدهند که نتوانستهایم برای آنها شغلی فراهم کنیم تا دولت و کشور از توانمندی آنها بهرهمند شود.
* با فعالیتهایی که تاکنون در معاونت علمی و فناوری انجام شده میتوان گفت که ما در سمت عرضه به سقف اهداف دست یافتهایم و هماکنون دولت باید به حکمرانی در حوزه دانش بنیان بپردازد. سازمانهایی مانند استاندارد نیز میتوانند با ورود به این حوزه و تعیین اهدافی برای فعالان اقتصادی و تحقق آن در آینده نزدیک، این فعالان را به سمت بهکارگیری دانشبنیانها سوق دهند. دولت هم باید در راستای انتشار مناسب اطلاعات در بین صاحبان کسبوکار صرفاً نقش رگولاتوری را ایفا کند. سازمان تامین اجتماعی هم میتواند نقش چنین اهرمی را برای این کار ایفا کند.
* باید واقعگرا باشیم و انتظار نداشته باشیم که در طول یک سال به همه اهداف نامگذاری سال برسیم. تعیین چنین شعاری را باید نقطه آغازی برای تحقق آن طی سالهای آینده بدانیم؛ به طور مثال هدفگذاری کنیم که سهم شرکتهای دانش بنیان از اقتصاد ملی را از نیم درصد کنونی به 5 درصد طی 20 سال آینده ارتقاء دهیم. از سوی دیگر باید هوشیار باشیم که اقتصاد دانش بنیان به سمت دولتی شدن صرف منحرف نشود و زمینه فعالیت بخش خصوصی را هم فراهم کرد.
* از جمله کارهایی که دولت میتواند برای تسهیل فعالیت شرکتهای دانش بنیان انجام دهد این است که ورود آنها به مناقصهها را با ارائه تسهیلاتی، فراهم کند. یا دولت بیمه مسئولیت کالا را با مشارکت خود شرکتهای دانش بنیان اجرایی کند.
* تولید دانش بنیان به این معناست که ظرفیت اشتغال را برای نیروی نخبه ایجاد کنیم؛ این یعنی به سوی صنعتی با ارزش افزوده بالا که علمیتر و دانشیتر است حرکت کنیم. اگر این موضوع را کنار چند ابرچالش کشور بگذاریم، قاعدتاً راهحلها از دل دانشبنیانها پیدا خواهد شد. باید کل نگاهها و نظرات را حداکثر به سمت 2 یا 3 مگا پروژه آن هم به شیوهای غیررانتی هدایت کرد.
در پایان این نشست نیز دکتر خیاطیان ضمن تشکر از کارشناسان حاضران در جلسه و مفید خواندن نقطه نظرات آنها، ابراز امیدواری کرد که با تداوم چنین جلساتی بتوان به راهبردهای مشخصی برای تحقق شعار «تولید دانش بنیان و اشتغالآفرین» دست یافت.
